
زن چیست؟
تعریف هستی, در درک از هستی و رهیافت مسایلی که پیرامون آن وجود دارند, تعیینکننده میباشد. اگر تعریف سالمی نداشته باشیم, راهی که بهنام شناخت هستی و حل مسایل آن برگزیدهایم از سرآغاز اشتباه خواهد بود. تعریف صحیح در مورد هستی, ما را به حقیقت هستی خواهد رساند. نمیتوانیم علم چیزی را بسازیم که فاقد تعریف باشد. این قاعده شامل ژنئولوژی هم میشود. تا زمانی که تعریف سالمی از ژن نشود, ژنئولوژی سالمی پدیدار نخواهد گشت.
در بنیان تمامی بحرانهای جهانی, پاسخیهای ارایهشونده که ارایه نشد و یا پاسخهای فریبنده و مبتنی بر باورداشت ثابت و کجفهمی که به این پرسش داده شدهاند, دارای نقشی تعیینکننده هستند. چیستی و چگونگی هستی زن, چیستی و چگونگی زندگی و جامعه را تعیین میکند. در واقع, “ژن چیست؟” طرح پرسش “زندگی چیست؟ جامعه چیست؟” میباشد. نقش زن در زندگی اجتماعی, تقریباً در ۹۸ درصد از تاریخ انسانیت در سطح پیشاهنگی تعیینکننده بوده است. این, مدتزمانی نیست که بهآسانی فراموش شده و یا از حافظهی اجتماعی پاک گردد. اکنون نیز روابط زن, زندگی و جامعه پدیدههایی هستند که بیش از هر چیزی, یکدیگر را تحت تأثیر قرار داده و تعیین مینمایند؛ خواه باارادهی ذاتی خویش, خواه بهمنزلهی ابزاری که نظامها مورد استفاده قرار میدهند. در نتیجه, زن بهمثابهی هستی, در زندگی اجتماعی نقش کلیدی ایفا مینماید. پس, زن چیست؟ از حیث هستیشناختی, زن بیانگر چه چیزی است؟ آیا زن طبیعتی دارد؟ این پرسشها از دورانی که ذهنیت مردسالار و نهادهای آن, زن را مغلوب ساختهاند تاکنون, جزو مؤثرترینها هستند.
و از آن روز تابحال «زن موجودی است که مرد بیشترین دروغ را در مورد آن ساخته. زن؛ در اساطیر, ادیان, هنر, فلسفه و علوم که از جانب افکار مردسالار تولید گشتهاند, بهصورت موجودی درآورده شده که همیشه هم ترسناک بوده و هم بهرغم زن, تعاریفی بسیار بیارزش و با اهداف ایدئولوژیک در مورد او صورت گرفتهاند. حتی بود و نبودش, روح دارد یا نه و انسانبودن یا نبودنش, به بحث گذاشته شده است. هنگامی در گسترهی ژنئولوژی به هستی زن میپردازیم, متوجهیم که این حوزه نیازمند پژوهشی جامع و بسیار جدی است. همگام با ایجاد ژنئولوژی و تمامی حوزههایش از حیث هستیشناختی, به آگاهی صحیحی در مورد زن دست خواهیم یافت. روشن است این مطلب نیازمند پژوهشگریی موشکافانه و حساس میباشد که از واژهی زن از حیث واژهشناختی تا معنای زن از حیث هستیشناختی, بایستی مورد بررسی قرار دهیم.
زن در زبانهای گوناگون
متوجهیم که انکار موجود حول موجودیت زن که نادیده گرفته شده و بهمنزلهی مفهوم و معنویات تحت نابودی قرار گرفته, از نامگذاری آغاز شده است. در این گستره, میتوان به نقطه مقابل واژهی ترکی زن در دیگر زبانها پرداخت که در واژهنامهی ترکی بهمثابهی «انسانِ مادینهی به کمالرسیده, مخالف مرد یا آدم» بیان شده است.
زن در زبان کوردی ژن, در هوری آشت, زازایی جین, ( جمع آن جنی است) سورانی آفرَت, سومری نیتا, فارسی زن, ارمنی گین, رومی گیمه, آلمانی فراو, لاتینی فمین, عربی مرأة, ( جمع آن نساء) فرانسوی فمینا, چینی گین, یونانی گینو, عبرانی ایششا, ترکی کادن, (از واژهی خواتنـ خاتون زبان سغدی که یکی از خلقهای با ریشهی ایرانی است برگرفته شده.)
در زبان کوردی و چندین زبان دیگر, ریشهی واژهی زن, زندگی, طبیعت و آزادی یکی هستند. در زبان کوردی زندگی ژی, ژیان, ژین, همچنین شن, جان, جیهان, گیان و جیه یکی هستند. همچنین کلمات ژیندا (زنده), ژیندار (جانداریـ سرزندگی), ژینده (شاد, سالم, زنده, انرژیک, سرزنده) نیز با کلمات زندگی و زن ریشهیی مشترک دارند. در زبان سومری ریشه کلمهی زندگی تی, تیی است. کلمهی آمارگی در زبان سومری که به معنی آزادی است به مفهوم بازگشت به مادر نیز میباشد. در زبان عربی زندگی به معنی عیش است. نام عایشه از این ریشه مشتق شده است. همچنین کلمهی حیات, کلمهی مؤنث دیگری است که به معنی زندگی هست و نام یک زن است. در زبان عربی کلمات نیسا و انسان نیز که به معنی زنان است, قابل توجه هستند. همچنین در زبان عبری خلاف دیگر زبانها “عیششا” که از واژهی “عش” مشتق شده, به معنی مرد است که از حیث تشریح سطح بازتابدهی نهادینهشدگی در زبان ذهنیت مرد حاکم جالب توجه میباشد. در زبان اسپانیایی لاویتا یعنی واژهی زندگی مادینه است. در زبان فارسی واژههای زن و زندگی یک ریشهی مشترک دارند.
بدون شک انجام این پژوهش در خیلی از زبانها دارای اهمیت است. لذا به میزان آگاهی از مشتقشدن کلمهی زن در هر زبانی که حاوی چه ریشهیی است, به همان اندازه, واقفبودن بر نام و تعاریفی که در مراحل مختلف تاریخ اجتماعی برای زن تعیین شده, بااهمیت است. زیرا اصطلاحسازی بازتابی از زندگی و کار بسیار مهمی است. زندگی هر چه که باشد, زبان, پژواک آن است. اینکه در مراحل پیش از ظهور جنسیتگرایی اجتماعی, هر جامعه جهت هستییابی زن از کدام اصطلاح استفاده کرده و ارزیابی و پژوهش تفاوت میان آنها در دستیابی به حقیقت زن, گامهای مهمی خواهند بود.