عفرین زیر ذره بین ژنئولوژی(۲)
عفرین: شهری که درون مایه آن در ظاهرش آشکار میگردد
عفرین- شهری که نامش بر همه طبیعت، تاریخ، زندگی و اجتماع قابل دیدن است، درون مایه اش در ظاهر آن آشکار میگردد. تنها شهری که سیما در درون و درون در سیمایش منعکس است. ۹ زیارتگاه در آنجا وجود دارد که بنام زن شناخته میشود که ۹۰ تپه مرتبط با آن وجود دارد.از ۷ بخش و ۷شهرستان تشکیل شده است و هر شهرستان متشکل از ۵۲ روستا، ایجاد گشته است که مجموعا ۳۶۵ روستا است، که ثابت مینماید، عفرین بر اساس تقویم ساخته شده است.
عفرین تنها شهری است که جوهر ودرون مایه آن در ظاهرش نمایان میگردد. دخمه سنگ سیاه در شرق آن و برکت و فراوانی خاک آن قابل توجه است. به همین دلیل آویزان کردن سنگ سیاه سوراخ شده که نماد تقدس است، توجه انسان را به خود جلب مینماید. سنگ سیاه در زمان جامعه نوسنگی به اجتماع روح و جان میبخشید. در تاریخ عفرین و همه طبیعتش نمادهای مقاومت وجود دارند. زن نیز با عناد با همه ذهنیتهای حاکم بر بدنش، زیبایی فرهنگ نئولتیک را بازگو مینماید.فرزندانش این خوشی و زیبایی را نقش مینمایند. در مردان آن نیز راستی تأثیر مرد ناییف”جوانمرد” دیده میشود. خاک آن نیز ناز همه گیاهان را کشیده و در دامان خویش پرورش میدهد.در خاک،درخت،سنگ و روح همه انسانهای آن آثار رگه های مقاومتگر ایزدبانوان آشکار است.
همه معانی نام عفرین در اوستا ذکر شده اند
در همه معانی کلمه عفرین، تأثیر طبیعت، تاریخ، زندگی و اجتماعی بودن وجود دارد. کلمه عفرین به زبان آریایی” نعمت و تواضع است ودر بخش پازند کتاب مقدس اوستا به معنای برکت آمده است. از جنبه اتیمولوژیک ریشه کلمه عفرین از پاداش دادن و برکت است. گفته میشود ریشه آن مشتق از آیین زردشتی است.
گفته میشود، در زمان طوفان نوح، نوح پیغمبر زمانی که آب اندکی کم میشود از روی کشتی کبوتر سپیدی را به پرواز در آورده و سپس کبوتر با شاخه زیتونی که به نوک خویش گرفته بازمیگردد. و نوح اینگونه متوجه میگردد که آب پایین رفته و به خشکی رسیده اند. به همین دلیل شاخه زیتون و کبوتر سپید به عنوان سمبل آشتی شناخته میشوند. شهر عفرین به عنوان اولین جایگاه زیتون شناخته میشوند. به همین دلیل شاخه درخت زیتون مقدس است. بر اساس همین ذهنیت بر سر ایزد و ایزدبانوان یونان تاجی از شاخه های درخت زیتون قرار داشت.
عفرین، آفریدن، آفرت، آفرودیت…
ژنئولوژی در روش تحقیقی خویش هم منابع اجتماعی و هم مدارک تاریخی را به عنوان سرچشمه های ارزشمند برای خویش به کار میبرد. در باره لغت عفرین مادر پیری گفت: عفرین از آفریدن و آفرت می آید. و به همین دلیل ارزشمند و مقدس است. این مادر همچنین میگوید که در زبان سورانی آفرت به معنای زن است و این از آفریدن می آید. این نشان میدهد که ایزدبانو آفرودیت زمانی در این سرزمین بوده است و نام خویش را از “عفرین دید” میگیرد. این نشان میدهد که فرهنگ آفرودیت با فرهنگ ایشتار واینانا یکی گشته و از طریق فنیقیان به تمدن یوینان منتقل گشته است. آفرودیت همچنین ایزدبانویی است که از ساکنان تروا محافظت مینماید. هر اسمی که بر ایزدبانوان گذاشته میشود، ویژگیهای گردون،اجتماع و طبیعت را در خویش محافظت مینماید. تعریف نام در گوهر خویش، ارتباط زندگی، جامعه و زن را به هم وصل میکند.
منطقه عفرین با اسامی دیگری مانند کوهستان کرمانج،جمعه، عفرین و آورین شناخته میشود. منطقه عفرین در تاریخ همیشه به عنوان جایگاه مقاومت کردها شناخته شده است . کردهای ساکن آنجا بیشتر اسم کوهستان کرمانج یا کرمنج را برای آن بکار میبرند. عثمانیها آن را کردداغ وعرب جبل الأکراد( کوهستان کردها) نامگذاری کرده اند. روشنفکران عفرین هم میگویند که عفرین نام خویش را از رودخانه آورین گرفته است.
۹ مکان زیارتی که ۹۰ تپه وابسته به آنها وجود دارد، به نام زنان اسمگذاری گشته اند
قبل از هر چیز در جغرافیای خویش استاتیک مقاومت را ایجاد مینماید… عفرین رموز آسمانی را در بردارد. از ستاره ها یعنی فرهنگ ایشتار الهام میگیرد. برای مثال، ۹۰ تپه که از یک سو به قلعه زنان و از یک سو به قلعه سمان مینگرند، وجود دارند. همراه با این تپه هایی که در مقابل هم قرار دارند، عفرین هم از تاریخ خویش محافظت نموده و هم در برابر تهدیدها با تپه هایش که که همدیگر را نظاره گرند، یکدیگر را هشیار میکنند. ۹ مکان زیارتی که ۹۰ تپه وابسته به آنان وجود دارد، که از این مکانها تعدادی به دره زنان و تعدادی نیز به غار زنان مینگرند.
چون در هر روستایی جای زیارتی وجود دارد، تأثیرات آنمیزمی که دانش جامعه طبیعی را در خویش جای میدهد قابل رؤیت است . هر یک از این زیارتگاهها وابسته به ۹ مکان زیارتی است که به نام زنان نامگذاری شده اند و این نشان میدهد که رگه های مقاومتگر جامعه طبیعی محافظت گشته اند.مثلا در قستل جندو زیارتگاه پورساخاتون و در روستای خل نر درمابادا زیارتگاه کچکا کژ( دختر کوهستان) وجود د دارند. عفرین دارای ۷ دره است. دره تیتو، دره شتر، دره غزال، دره چهل چشمه، دره زته، دره حیدو و دره طیروکه هرکدام حکایت مختص به خویش را دارد.
گفته میشود عفرین بر طبق تقویم ساخته شده است. دارای ۷ بخش است و هر بخش دارای ۵۲ روستا است که کلا دارای ۳۶۵ روستا است. در عفرین استاتیک مقاومت در معانی ای که محافظت گشته اند نهان است. هرچند بعد از جنگ جهانی دوم شمار بخشها و روستاها با سیاستهای جمعیتی تغییر کرده باشند نیز، بخشهای عفرین این هستند: جندرس، رجو، بلبل، شرا، ماباتا و شیعه. شیراوا نیز محدوده کوهستان لیلون و جایی نزدیک عفرین است که بعدها به عنوان بخش انتخاب شده است.
در عفرین که میتوان گفت هرچیزی دارای معنای خاص خویش است، در هر جای آن اماکن مقدس، درختان مقدس، آبهای مقدس و سنگهای مقدس وجود دارند. از زیارتگاههایی مانند نبی هوری( قلعه هوری) ، زیارتگاه حنین، عبدالرحمن، شیخ برکات، چهل خانه، منا و دیانه میتوان نام برد، همچنین چشمه تورینده و آب گلبهار نیز از آبهای مقدس هستند. در زیارتگاه حنین مزار نوری درسیمی و همسرش فریده قرار دارد. در قباله سه زیارتگاه وجود دارند. در روستای درزا در قستلا زیارتگاه شیخ برکات قرار دارد،زیارتگاه پورساخاتون در روستای حاجی خلیل راجو و زیارتگاه کاراجوران در شرا وجود دارد.
در میان چهار کوهستان قرار دارد
عفرین به مانند درسیم در میان چهار کوهستان قرار دارد. به چهارکوه تکیه زده و درباره آن ترانه های بسیاری سروده شده است. شهری هنری است. در آنجا کوه چهل، کوه لیلون، کوه خاستیان و کوه هاوار وجود دارند.کوه هاوار مرتفع ترین آنهاست. این کوه در شمال شهر قرار دارد و همچنین همسایه شمال کردستان است. در شرق عشیره شکاک و در غرب عشیره آمکا در کوهستان خاستیان زندگی میکنند. در مقابل هر سه کوه نیز کوه لیلون قرار دارد. در کوه لیلون نمادهای مذهب خورشیدپرستی نهان است و کوهی است که در آن آیین مالووانی وجود داشته است.
همچنین در عفرین ۷ عشیره وجود دارند. عشیره آمکان از بلبل تا راجو، عشیره بیان در بلبل، عشیره شیخیان در راجو، عشیره خاستیان در ماباتا، عشیره جومیان در جندرس، عشیره شکاک در شرا و عشیره روباران نیز در شیراوا زندگی میکنند.
در هر منطقه ای میراث فرهنگ ایشتار وجود دارد
در هر وجب از این خاک میراث ایشتار وجود دارد. در جلو در هر خانه ای برای خیر و برکت نعل، سنگهای سوراخ شده، آسیاب دستی و ابزارهای مشابهی وجود دارند که جای تأمل هستند و به یکی از خصایص عفرین تبدبل گشته اند. تاریخ تپه عین دارا با مقاومت تپه جندرس یکی گشته است.در شیراوا کوه لیلون، در بلبل نبی هوری، در شیرا عین داره از میراث ایشتارمخافظت مینمایند. هر وجب از این خاک ردپای مقاومتگری را در درون خویش نهان دارد.
سنگ عروس در راجو
راجو را راژو نیز مینامند. معنای آن به کردی درست کردن و بافتن است.راجو در بلندترین جای کوه هاوار قرار دارد و در هر روستای آن تأثیر فرهنگ ایشتار و زردشت وجود دارد. راجو با فرهنگ جذابش، هر چشمی را خیره میکند. راه آهن برلین-بغداد از راجو عبور مینماید. راجو دارای فرهنگی غنی است. روستاهای حاجی خلیل، اتمانا، ماسکا، موسکی، هوپکا و بانیکه در راجوو در انتظار کاوشهای باستانشناسی هستند.
داستان جالب سنگ سیاه
همچنین راجو به عنوان کوه بلال حبشی نیز شناخته میشود. داستان بلال حبشی به داستان حضرت محمد در غار حرا شباهت دارد. گفته میشود که بلال حبش چهل روز و چهل شب در ریاضت به سر میبرد و در آخر روحش با حضرت محمد یکی میگردد. زیارتگاه محمد در روستای حاجی خلیل این داستان را در خود نهان دارد. در راجو چخماخ بزرگ وجود دارد که گفته میشود سنگ سیاه در آنجا قرار دارد. گفته میشود در درون این سنگ رازی نهفته است و مردم آنجا به آن باور دارند. گفته میشود که ماری سیاه از آنجا محافظت مینماید.
همچنین سنگی بنام سنگ عروس وجود دارد که در دره طیرو قرار دارد. این دره در حومه راجو قرار دارد. داستان این سنگ تا زمان حضرت فاطمه و حضرت علی میرسد. بر طبق روایتها گفته میشود که حضرت فاطمه میشنود که حضرت علی میخواهد زن دیگری بگیرد و با این کارش مخالفت میکند. وقتی نمیتواند جلو این کار را بگیرد برای اینکه بلغور گندم را الک نماید، الکی را در دست گرفته و بیرون میرود.
پدر نبی فاطمه او را میبیند و میگوید کجا میروی؟ او هم جواب میدهد: “من دیدم، بگذار دشمن من نبیند” و سپس به سنگ تبدیل میگردد. همچنین بر طبق روایتی دیگر گفته میشود که زنی با ازدواج اجباری که بر او تحمیل میگردد مخالفت مینماید و میگوید ” به جای اینکه به ملک آن مرد تبدیل گردم آرزو میکنم سنگی باشم” و سپس به سنگ تبدیل میگردد. در روستای بلی
لکو نیز موزاییکی وجود دارد که بر روی آن تصویر اسب، اردک و کفشدوزک نقش گشته است. جالب توجه است
که در روستای حاجی خلیل راجو تنها یک خانواده ارمنی زندگی مینمایند.
در ماباتا زبانی که تنها زنان با آن صحبت مینمایند
در منطقه ماباتا نیز اکثریت ساکنین علوی هستند. دو خانواده از قتل عام علویان نجات یافته و این منطقه را آباد مینماین
د. در آنجا برای اینکه کسی نداند که آنها علوی هستند، عبادتگاهی ساخته و ادعا میشود که نام ماباتا از نام این پرستشگاه می آید. از روستای شیطان تا روستای زهرا، از روستای ساریا تا روستای آمارا، در ماباتا هر روستایی دارای معنای خاص خویش
است. در روستای زهرا، هر چهار شنبه اهالی روستا جمع گشته، با هم غذا درست کرده و آن روز را باهم به سر میبرند. اهالی روستای دومیلیا در ماباتا کردهای زازا هستند. اهالی این روستا با لهجه های کرمانجی و زازاکی صحبت میکنند.
در روستای شیطان نیزدرباره مقاومت زنان هنوز هم حکایتهای زیادی بازگو میگردند. در شیطانا نیز از قالیبافی تا درست کردن کفش، از زراعت تا آموزش، زندگی کومینال ایجاد گشته است. در روستای سترک نیز تأثیر فرهنگ ایشتار دیده میشود. جالب توجه است که در هر خانه ای تابلوی شاه ماران و عکس طاووس وجود دارند. معنای روستای ساریا نیزکه زنی است که بر اسب سوار است جالب توجه است. نام زنی که برای آزادی جان خویش را فدا کرده است بر روستای ساریا گذاشته شده است. روستای بهدینی نیز از جانب سه خانواده که از منطقه جولمرگ در شمال کردستان آمده اند، آباد گشته است.
در روستای روتا در ماباتا، زنان با زبانی که تنها زنان آن را میفهمند، صحبت میکنند. گفته میشود در منطقه هورامان در شرق کردستان و در کشور چین نیز زبان زنان وجود دارد. این زبان به عنوان زبان پرندگان نیز نام برده میشود. اما گفته میشود که این زبان زبان پرندگان نیست بلکه زبان زنان است. وقتی از آنها پرسیدیم که چرا لازم میبینید که با این زبان صحبت کنید؟ پاسخ میدهند که برای اینکه در مقابل مردها از خویش محافظت نماییم. لازم است که درباره این زبان نیز تحقیقاتی انجام گیرد.
دره دختران، قلعه دختران و غار دختران در بلبل
غار دختران، تپه دختران، قلعه دختران و غار عروس در روستای حسن درا در بلبل باید مورد کاوش قرار گیرند.میگویند که داستانی ۵۰۰۰ ساله درباره آنجا وجود دارد. ادعا میشود که این داستان مربوط به عصر شامسون میباشد. گفته میشود شامسون یا یهودی یا رومی است. همچنین ادعا میگردد که ملک شامسون مصری است. گفته های جداگانه ای درباره شامسون وجود دارند. در زمان استعمار فرانسه تصاویر درون غاردختران تخریب میگردند. همچنین قلعه دختران نیز در آنجا قرار دارد. بسیاری غارهایی که به عنوان پایگاه سربازی به کار برده شده اند، در آنجا وجود دارند. مشخص است که مکان مقاومت است. شایعه است که در غار عروسان جن وجود دارد. لیکن این گفته ها برای جلوگیری از ورود به غار است.
گردآوری: ناگهان آکارسل
•