تاریخچهای کوتاه درباره ختنه زنان
بریدن آلت تناسلی زنان یا ختنه یا ناقصسازی جنسی یا مثلهکردن جنسی زنان به انگلیسی: Female Genital Cutting عملی است که طی آن بخشی از آلت تناسلی زنانه به خصوص کلیتوریس و لبهای آن بریده میشود. این عمل میل جنسی در زنان را تا حد بسیار بالایی نابود میکند.
این عمل همچنین پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد. در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمدهای مشکلی پزشکی در نظر گرفته میشد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمانهای پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه میکنند و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده میشود. از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شدهاست. طبق آخرین آمارگیرى سازمان جهانى بهداشت تقریباً بیش از صد و شصت میلیون نفر از زنان (اعم از كودك، نوجوان و جوان) در بیش از سى كشور آفریقایى و آسیایى ختنه شده اند.
به جرأت مى توان گفت روزانه تعداد زیادى از دختران خردسال بین سنین ۴ تا ۱۰ ساله در كشور هاى ذكر شده ختنه مى شوند. در آفریقا این سنت قدیمى توسط افراد مسن و مذهبى در روستا ها یا نقاط دورافتاده از شهرها انجام مى گیرد. بیش از ۷۹ درصد دختران در كشور هاى آفریقایى و ۱۲ درصد در كشور هاى آسیایى قربانى این مسئله مى شوند.
در ایران این رسم در استانهای بوشهر، هرمزگان، کردستان، خوزستان، لرستان، و مناطق کردنشین آذربایجان وجود دارد. بررسیهای میْدانی توسط محققان در دانشگاه علوم پزشکی مشهد نشان دادهاست که میزان ختنه زنان در میناب حدود ۷۰٪ است. تحقیقات این گروه «ضعیف بودن آگاهی و نگرش افراد مورد مطالعه، لزوم آموزش مردم منطقه و اهمیت مراکز بهداشتی – درمانی در افزایش سطح آگاهی و تغییر نگرشهای مردم را نشان میدهد.
تاریخچه ختنه زنان:
خاستگاه جغرافیایی رسم قطع آلت تناسلی را، درهٔ رود نیل در مصر باستان میدانند. گمان بر این است که این رسمها بعدها به نواحی اطراف چون حوزه رود نیل، و شمال شرق و غرب آفریقا گسترش یافتهاست. قدیمیترین شاهد موجود مومیاییهایی هستند که به ۲۰۰ سال قبل از میلاد بازمیگرداند و آثار قطع کلیتوریس در آنها پیداست. مورخ یونانی هرودوت وجود این رسم را در بین مصریان در سال پنجم پیش از میلاد گزارش کردهاست. هرودوت همچنین گزارش میکند که رومیها، اتیوپیها، و فنیقیها نیز قطع دستگاه تناسلی زنان را انجام میدهند. جغرافیدانان یونانی استرابو آن را در بین مصریان در حدود سال ۲۵ قبل از میلاد گزارش میکند. این رسم هدفش جلوگیری از بیقاعدگی جنسی نمیبود، بلکه نوعی مناسکگذر به حساب میآمدهاست که ریشه آن در افسانههای مربوط به مصر باستان و دیگر مردمان آفریقا بودهاست. این مردمان بر این اعتقاد بودند که ارواح خدایان و انسانها دوجنسی میباشند. این ارواح ویژگیهای دوجنسی خود را روی ارگانهای تناسلی تصویر میکنند. بدین گونه، زنانگی مرد در پوست روی اندام جنسی مرد، و روح مردانه زن در کلیتوریس او است. برش این بخشها عملاً بخش زنی مرد را میزداید و او را به یک مرد کامل تبدیل میکند؛ و بخش مردی زن را میزداید و او را به یک زن کامل تبدیل میکند.
پیامدهای بهداشتی-روانی
ناقصسازی زنان پیامدهای منفی بر سلامت و روان زنان و دختران دارد. اولین مشکلات در زمان عمل رخ میدهد. تقریباً تمام دختران در هنگام عمل دردی جانکاه و خونریزی را تجربه میکنند. در بعضی انواع ناقصسازی پای دختران باید برای روزها یا هفتهها به هم بسته شود که بسیار وضع ناراحتکنندهای را به دختران بوجود میآورد. عفونتهای بعد از عمل نیز محتمل است. هرچند تعداد این مورد تنها زمانی مستند میشود که بیمار جهت درمان به بیمارستان مراجعه کند. ناقصسازی پیامدهای ناگوار بلند مدت متعددی دارد. کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی، و استرسهای بعد از عمل، اختلالهای ادراری، آسیب به ارگانهای مجاور، عوارض روانی جنسی از جمله این پیامدهای ناقصسازی است. همچنین بریدن دستگاه تناسلی زنان میزان احتمال ابتلا به عفونتها را افزایش میدهد و سبب هپاتیت نوع ب، HIV و انتقال عفونتها از جمله انتقال ویروس میگردد. بروز عفونت لگنی در زنانی که ختنه شدهاند بیشتر بوده، و این ممکن است باروری آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
بخشی از دلایل افراد محلی برای انجام این رسم، اجتناب از بیقاعدگی در امور جنسی و تضمین باکرگی زن است. برخی از نظریات علمی، بریدن دستگاه تناسلی زنان را برخاسته از سرکوب زنان توسط پدرسالاری میدانند. به عنوان مثال نوال سعداوی نظریه زیر را ارائه کردهاست: در جوامعی که اجداد را از طریق جنس مذکر دنبال میکنند روی پاکدامنی زن تأکید میشود زیرا مردان میخواهند مطمئن باشند که ارث و اموال مرد به فرزندان خودشان میرسد (و نه فرزندان دیگران). همانگونه که طبقه حاکم ارزشهای اخلاقیای را در جامعه ترویج میکند که کارگران ترک لذات کنند، در حالی که خودشان زیادهروی در لذات را برای خودشان ارزش میدانند، مردان طبقه حاکم بر زنان هستند که عدم لذتبردن جنسی را بر زنان تحمیل کردهاند در حالی که برای خودشان آزادی و لذت جنسی وسیعی خواستار هستند. طبق بیانیه ۱۰ آژانس سازمان ملل متحد، ختنه زنان وجود حقوق نابرابر بین زن و مرد را نشان میدهد که ریشه در عرفهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. این رسم با هدف نگاه داشتن عفاف یک دختر و کنترل غریزه جنسی انجام میشود و نقش جنسیتی اشتباهی را به زن تحمیل میکند.
جالب توجه است که ختنه زنان نیز مانند بسیاری کردارها و اعمال دیگر که بر بدن زن فرض میگردند برای راحتی و لذت مردان است و در این بین زن به عنوان یک انسان در انتخاب یا عدم انتخاب این گونه اقدامات که بر بدنش انجام میگیرند دارای اراده و حق انتخاب نیست. ذهنیت مردسالاری بالغ بر ۵۰۰۰ سال است که در نهادینه کردن اندیشههای منفعت طلبانهاش کوشیده است و با پوششهای مذهب و عرف و عادات و سنن و … به آنها رنگ و جلا داده است. ختنه یکی از بیرحمانهترین کردارهایی است که نه تنها بر بدن زن انجام میگیرد بلکه تا آخر عمر تأثیرات مخرب روحی و روانیاش را بر جای میگذارد.
منبع: ویکی پدیا