
سیلهای ویرانگر-پیامدهای حاکمیت برطبیعت
نسرین احمدی
تخریبات زیست محیطی که ازانجام عملیات تکنیکی واستفادههای بی رویهی انسان که برگرفته ازسیستم اقتدارگری ومالک بودن انسان برطبیعت سرچشمه میگیرد، به وجود آمده وجبران ویافتن آلترناتیوهای شایان دراین مقطع، دراصول ومبانی ژنئولوژی همچون علمی تجلی می نماید وحائزاهمیت است.با وجوداین واقعیت که انسان درطبیعت شکل گرفته ،نه طبیعت درانسان؛با نابودی وتخریب طبیعت واکولوژی شرایط زیست ومحیط مناسب برای بشر نیز ازبین رفته واین بامشکلات وتخریبات جبران ناپذیرو ویرانگرهمانند: سیل وطوفان های اخیردربسیاری ازمناطق شهری وروستای ایران خویش رانشان داده است.
سیستم حاکم با ساختن سدهای بزرگ ،قطع وآتش سوزی جنگلهای اطراف شهرهاوروستاها وهمچنین با منحرف ساختن مسیرآبراه رودخانههای بسیاری ازمناطق ایران، باعث به وجودآمدن باران وسیلهای پی درپی وفرسایش خاکهای حاصلخیز کشاورزی ومسدودشدن راهها شده، که این خودبزرگترین مسبب مشکلات جدی رفت وآمدهای نقلیه میباشد ؛به صورتی که زندگی افراد را درجامعه به مخاطره انداخته وباعث متوقف شدن اشتغال وسیستم اجتماعی شده است .این وضعیت نیازمندعلمی نوین جهت فرهنگسازی وآموزشهای ذهنیتی انسان دراجتماع دارد که ژنئولوژی خویش رامسئول این امر میداند.
طبیعت زنده وعرصه ایست مناسب، جهت حیات وزیست تمامی موجودات وانسان.حال با وجود این واقعیت انسان اقتدارگر،خودراصاحب ومالک هرچیز دانسته وبنا به منطقی هژمون گرایانه ،ازطبیعت بهره برداری کرده وتسلط خویش را برآن گسترانیده است.
تعادل چرخه طبیعت دستخوش تغییرات ودگرگونیهای ازطرف انسان گشته، که مسبب پیامدهای طولانی مدت وبرهم خوردن سیستم طبیعی شده که تخریباتهای اخیرنمونهای ازآن است.تداوم این روند، منجربه زیرآب رفتن روستاهاوشهرها دراکثرنقاط ایران، شیوع مریضیهای خونی ،خسارتهای مالی وجانی که ازتداوم بارانهای سیل آسا به وقوع پیوسته است ، شده واین منشاء خودراازسوءمدیریتی و ناکارآمدی مسولان حکومت درایران میگیرد.
با دخالت ودست بردن درجریان طبیعی چرخه طبیعت موجب تخریبات ودگرگونی های درجو، اتمسفرهوا،چرخه ی کیهانی وازهمه مهمترارتباط طبیعت درزمین شده که تاثیرات منفی ومخرب باری رابرجای گذاشته وحیات انسان وسایر موجودات را به مخاطره انداخته است.
اتفاقات اخیردرایران اعم از:ویرانی شهر،منازل مسکونی ،کشتار انسانها از طریق سیل وطوفان دال برصحت قضیه بوده واین اتفاقی طبیعی وخساراتی عادی نیست. تا زمانی که انسان ازذهنیت اقتدارگر وحاکمیت خواه خود که برهرچیز، حتی طبیعت سایه افکنده ،رهایی نیابد واصلاحات لازمه درنظام صورت نپذیرد،هرچه پیش رفته بر وسعت ویرانی وتخریبات طبیعی افزوده شده وتعادل چرخه ی طبیعت نیز بیشتربرهم ریخته وسیری نزولی می یابد؛ واین پیامدهای همچون سیل های ویرانگر، طوفان وآتش سوزی های جانکاه و…را به دنبال داشته و جایی برای حیات مساعد جهت زندگی انسان وزیست سایر موجودات واز همه مهمتر نوسازی طبیعت نخواهد ماندوسیاره زمین تبدیل به سیارهای خاموش ،سرد وبدون زندگی خواهد گشت.