ماریا فهیم
تصاویر و عناوینی که بصورت روزانه در اجتماع مشاهده می نماییم و یا با آن روبرو هستیم اثباتی است بر امر واقعیت هایی که اکنون جمهوری اسلامی ایران، جامعه ی ایران و روژهلات کوردستان را از طریق ایدئولوژی استبدادگری و شاهانه ی خویش طراحی نموده است. در طراحی های موجود سبک ومدلهای متفاوتی وجود دارند ازجمله: ساختارسیاسی کشور، نهاد رهبری، نهادهای نظامی و… که هرکدام معرف ایدئولوژی مختص به خویش می باشند. در اینجا هدف ازبکارگیری واژه ی سبک اینست که شیوه وخط مشی جهت چگونه باید زیست رابرای اجتماعات انسانی تعیین نمایند. افزون بر این، طراحی چنین سبک هایی چگونگی راه و شیوه ی وارد شدن ونفوذ سرمایه داری وهمچنین ذهنیت مردسالاری به جامعه ی انسانی را پایه واساس هدف خویش قرار می دهد. نگارخانه ای را در نظر بگیرید؛ در مکان مورد نظر انواع و اقسام تابلو با محوریتی ثابت اما با موضوع های مختلف، به معرض نمایش گذاشته است؛ اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب می کند چیست؟ هارمونی رنگ ها؟ موضوع تابلو، زیبایی خطوط یا … دیگر اجزای تابلو؟
پاسخ به این پرسش بسیار مهم می باشد؛ زیرا این آثار موجود برای شما آماده گردیده است و میزبان « خالق اثر » شما را به میهمانی فرا خوانده و جهت پذیرایی تمامی هنر و استعداد خویش را بکارگرفته که با ارائه ی آثارش روزی به یادماندنی را در حافظه ی شما ثبت نماید. خوب در این موقعیت شما چه واکنشی از خود نشان می دهید؟ چونکه عکس العمل شما به معنای رضایت مندی، رد یا پذیرش آثار او می باشد. بر این مبنا، خالق اثر مطابق واکنش شما هدف یا پیام خویش را القاء می کند و با گشودن دریچه ی اندیشه ی شما، ایدئولوژی قدرتی وسرمایه را که برگرفته از سیستم مدرنیته ی سرمایه داری و مردسالاری است را انتقال داده و افزون براین پایه های بنیادین اولیه اش که نابودسازی تعریف زندگی است، را نهادینه می نماید.
در این تحلیل کوتاه سعی کردم هرچند به صورت بسیار محدود بازگو نمایم که نوع نگرش و و ژرف اندیشی فرد نسبت به پیرامون وجامعه در راستای تعاریف و تحلیل مسائل و رویدادهایی که نیروهای مرکزیت گرا و تمامیت خواه به صورت متداوم برجامعه و افراد آن تزریق می کنند؛ در ارتباطی تنگاتنگ بوده و زمینه ساز افکار عمومی است. واین خودموضوعی ایست که راجع به آن بحث نمودیم «جهت دهی انظار عمومی». حکومت استبدادسالاری ایران در این ۴۰ سال هیچ کونه اقدامات یاتغییراتی جهت رشد ونمو جامعه ی ایران و روژهلات کوردستان در تمامی حوزه های اجتماعی و سیاسی فردی وجامعه انجام نداده است. این نیز بیانگر اینست که حکومت استبدادی آخوندی، حکومتی ضدانسانی و اجتماع بوده و در جهت پیشروی قدرت خویش در داخل وخارج از کشور، افراد جامعه را قربانی وسرکوب می نماید. مردم ایران و روژهلات کوردستان بویژه ملت زنان با پیشینه ی تاریخ مبارزات اجتماعی وسیاسی علیه قدرت های خارجی و همچنین حاکمان منطقه و داخل کشور اثباتی است بر امر واقعیت آزادمنشانه ی آنان. همین ویژگی زنان ایران و روژهلات کوردستان واهمه ای را در حکومت استبدادسالاری آخوندی و شاهانه ی ایران ایجاد نموده است؛ به همین دلیل از طریق شریعت اسلامی و قانون اساسی اقدام به سرکوب و سکوت آنان در برابر خویش می نماید. می خواهم با یادآوری چند تن از زنانی که علیه نظام ولایت فقیه به مبارزه پرداخته و در برابر ذهنیت مردسالارانه ی ایران تسلیم نگشتند به سطح مبارزاتی آنان در ایران و روژهلات اشاره نمایم: شهلا ونسرین کعبی، شیرین ابراهیمی، مریم فاروقی، معصومه امینی و جسومه حیدری زاده با موضع گیری خویش در قبال نظام استبداد ایران غیرممکن ها را به ممکن مبدل کرده و راه آزادی را هموار نمودند. اکنون نیز زنان ایران و روژهلات کوردستان، جهت تداوم این راه مبارزاتی تمامی حوزه های اجتماعی، سیاسی و حیاتی را تبدیل به عرصه ی مقاوت و آزادی جهت دستیابی به حقوق فردی خویش و همچنین برقراری عدالت اجتماعی در جامعه کرده اند؛ نسرین ستوده، آتنا دائمی، زینب جلالیان، گلرخ ایرایی، نرگس محمدی و … امروز این وظیفه ی تاریخی و اجتماعی را به دوش گرفته و با پیشبردخط مقاومت و مبارزه، خط تسلیمیت را شکسته و مرحله نوینی از تاریخ مبارزه ی زنان را آغاز نمودند و نماد آزادی و پویایی را به خویش اختصاص دادند.
این نکته را باید با اهمیتی بسیار اظهار داشت: موجودیت و حفظ غنای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تاریخی که قدمتی به درازای هزاران ساله دارد؛ امری بسیار مهم واستراتژیک می باشد. جهت این امر بایست در حفظ و دفاع از میراثی که نسل به نسل در مراحل مختلف انتقال یافته و در این راه هزینه های سنگینی پرداخت شده است کوشا بوده؛ همین صیانت از میراث اثباتی است براینکه می توانند احیا گردند زیرا این نوع فرهنگ، فرهنگ درآمیختن ویکی نمودن « فکر – ذکر – عمل » است و از این لحاظ بسیار غنی می باشد. چونکه گامها و موضع ما، مرز پیشروی یا پسروی حاکمان قدرت راتعیین می نماید.
در پایان نیز می خواهم سخنان خود را با گفتاری از عبدالله اوجالان « رهبر انسانیت وکورد » به انجام برسانم: پیکار در راه حقیقت هرچه در تمامی لحظات زندگی، در کل عرصه های اجتماعی، در واحدهای اقتصادی و اکولوژیک کمونالیستی، در شهرهای دموکراتیک « بومی، منطقه ای، ملی و فراملی » انجام داده شود، معنا و موفقیت کسب می نماید.