ندایی را از ژرفای وجودم می شنوم، گویی من را دوباره به عدالت و مبارزه دعوت می نماید.
هنگامی که درمیان انبوهی از جمعیت نوای آزادی سر داده می شود، بی اختیار تمامی حلقه های نگاه در هم قرار می گیرد. صداها، تصاویر، رنگها و نورها همگی نشان از آزادی هستند. آزادی واژه ای بسیار مهم و ژرف است که باید با آگاهی ودانش فراوان، آن را مورد موشکافی قرار داد. آزادی با ویژگی سیالیت بودن همواره در جستجوی آزادی است. در واقع انرژی تسخیر نشده ای است که هیچگاه ازحرکت بازنمی ایستد و تمامی موجودات زنده را به تکاپو وا می دارد؛ حتی نگاه هایی که ممنوع هستند!
هدف من از نوشتن این مقاله، دعوت دوباره زنان به مقاومت ومبارزه ای بزرگ است. مبارزات تاریخی زنان ازگذشته تا کنون مملو از مقاومت و تلاشهای فراوانی بوده، که آنان در راستای چاره یابی مسائل، مشکلات ونیز تحقق حقوق فردی و اجتماعی جامعه و خویش گام برداشتند. با ایجاد واحداث انجمن، سازمان وهمچنین تشکلات اجتماعی، سیاسی و… نقش و جایگاه خویش را پررنگ ساختند.
هنگامی که در مورد جامعه، بویژه زنان به بحث و گفتگو می پردازیم، بدون تامل پدیده ها و بحرانهای موجود در حوزه ی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی زنان را در درون جامعه مورد نقد وارزیابی قرار می دهیم. جامعه متشکل از زنان، مردان وجوانانی است که همواره مورد خشونت های فیزیکی و روحی قرار می گیرند. در این میان قشر زنان آسیب پذیرتر از دیگر اقشار هستند. زن بدلیل دارا بودن دو هویت شاخص زن و جوان از دو جهت مورد آسیب قرار می گیرند. خشونت های اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی، روحی، سیاسی و… ازجمله پدیده ها ومسائلی هستند که زنان درجامعه با آن درگیر هستند. به کرات راجع به این موضوع به بحث و گفتگو پرداخته ایم، اما چرا هیچ گونه راه حلی جهت چاره یابی مشکلات و نیز بهبود شرایط موجود که علیه زنان می شود ارائه نمی شود. روابط سنتی مبنی بر جنسیت گرایی، دین گرایی، علم گرایی، صنعت گرایی و… در جامعه به اندازه ای رو به افزایش است که افراد آن بویژه قشر زن را به سطحی از اجتماع رسانیده که از هویت خویش دور می گردند و به چهره و رفتارهای مردانه و مردان نیز به چهره و رفتار زنانه گرایش پیدا می کنند. این نیز جنبه ای روانشناختی وایدئولوژیک دارد.
زن از همان اوایل کودکی با تبعیض جنسیتی از سوی خانواده آشنا می شود. تصویر، رنگ، نور و صدای متمایزی را که پدر و مادر مابین او برادر خویش قائل می شوند، حس می کند. در واقع خانواده شکل کوچک دولت است که با ساختار عقلیت مردسالاری که اقتدارگری، مرکزیت گرایی وجنسیت گرایی پوشش داده شده، مدیریت می گردد. زن در چنین فضایی بزرگ می شود و خویش را آماده می نماید که وارد فضایی بزرگتر ازخانواده؛ یعنی جامعه گردد.
قدرت های هژمونیک از طریق قدرت های منطقه جامعه را شکل داده و زنان را هرچه بیشتر به سوی ابعاد خانه سوق می دهند. بنابراین زنان، دو راه را پیشه ی خویش انتخاب می نمایند؛ اولین راه، مبارزه و ایستار در برابر بی عدالتی و نابرابری مردان حاکم و عقلیت مردسالار است و دومین راه در مقابل هرگونه ظلم و بیدادگری تسلیم می شوند. تسلیمیت قدمتی به درازای تاریخ دارد که مردان وپادشاهان عصر، چرا، چگونه وبه چه شیوه ای از طریق قدرگرایی، مردان، زنان وجوانان را بی اراده و تضعیف نموده اند. در همین راستا بخشی از زنان، شرایط موجود را بنام قدر پذیرفته ویا اینکه جهت اثبات موجودیت خویش به عقلیت مردانه گرایش نموده که جامعه او را پذیرش نماید. اگر راه اول را مورد ارزیابی وموشکافی قرار دهیم، مشاهده می نماییم که اگر مقاومت و مبارزه زنان در تاریخ نبود، امروز زنان را حتی به عنوان جنس دوم نمی شناختند. به همین دلیل امری بسیار مهم واستراتژیک است که زنان باید سطح آگاهی ودانش لازم درمورد تاریخ مبارزه ی زنان را فرا گرفته و اقدامات لازم را اعمال نمایند.
زنان بسیاری در راستای تحقق حقوق انسانی، فردی و اینکه پیشبرد وجهت دهی جامعه در تمامی حوزه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی وفرهنگی نقش مهم وبسزایی را ایفا نمودند؛ در این راستا می توان به انقلاب زنان دوران مشروطیت، زنان جنبش آزادی پ ک ک، زنان انقلاب ۵۷، خیزش زنان در دی ماه ۹۶ ، را گامی جهت انقلاب وهمچنین تداوم دهی راه زنان آزادی خواهی بود که دیروز میدان مبارزه را ساختند و امروز نیز زنان در تمامی جوامع با الهام از آن ادوار هرچه بیشتر عرصه مبارزه را وسعت بخشیدند.
این اصل برای زنان بسیار مهم است که بدانند چه چیزی را می خواهند؛ و درهمین راستا شیوه ی مبارزه ومقاومت را با اندیشه وکرداری آگاهانه انتخاب نمایید. همچنین زنان پیشاهنگ باید تمامی زنان را جهت آفرینش جامعه ای دموکراتیک و آزاد آگاه ساخته وآنان را به مبارزه دعوت کنند. زنان متعلق به هر سطح، گروه و طبقه ای از اجتماع که باشند باید در راستای نیل به واقعیت اجتماعی خویش، امر تاریخی، حقوقی، هویتی وسیاسی را برعهده بگیرند و با کرداری منسجم و باورمندی به اراده وهویت اصل خویش، جامعه را جهت دهی وکانالیزه نموده وآهنگ تازه ای از مبارزات زنان را بنوازند.
سارا حسینی